فقط نواز شریف رهبر دومین حزب عظیم مردم پاکستان با خروج از دولت ائتلافی این کشور در سیزدهمین روز ماه میسالجاری یعنی شش هفته پس از تشکیل این ائتلاف خاکستری نشان داد که دیگر زمان ماه عسل کوتاه احزاب پاکستان به پایان رسیده و آنها با بازگشت دوباره به شرایط ابتدایی باید مسیری مانند سابق در پیش بگیرند. ائتلاف ناخواسته احزاب پاکستان دیری نپایید و پاکستان دوباره شرایطی حساس را در پیش خواهد داشت.
آنچه بیش از هر عاملی شریف را به خروج از یاران موتلفه او سوق داد سوءظن و نگرانی از اقدام هم پیمانان خود بود. رد پیشنهاد بازگشت به کار 60 قاضی برکنارشده پاکستانی که در سال پیش از سوی پرویز مشرف رئیسجمهوری این کشور از قضاوت کنار گذاشته شده بودند و بهانه آنها برای انجام هر اقدامی در سایه قانون اساسی این توهم را برای شریف به وجود آورد که او در دولت جدید دارای جایگاهی فراخور نیست.
رهبر حزب مسلم لیگ شاخه نواز که شرایط ابقا در دولت پاکستان را صرفا ادامه فعالیت این قضات وضع کرده بود نتوانست آنگونه که باید به اجرای خواسته خود بپردازد. در این میان آصف زرداری رئیس حزب مردم پاکستان که هدایت این ائتلاف را نیز بهعهده دارد به همراه سایر همتایان خود هر گونه تدبیری را صرفا براساس قانون اساسی عنوان میکند حتی اگر این امر به فروپاشیدن دولت ائتلافی پاکستان و استعفای جمعی تمامی وزرای عضو حزب مسلم لیگ نواز شریف منجر شود.
هنوز صحبت از جدایی نیست. استعفای گروهی وزیران برجسته دولت پاکستان به سرکردگی شریف امری بعید و دور از انتظار نبود، هر چند که بسیار زودتر از تصور همه اتفاق افتاد. خروج 9 وزیر از 25 وزیر دولت قدرتمند یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان که خود از طیف حزب مردم است چندان هم نگرانکننده نبود. گرچه بسیاری انتظار کودتایی دوباره را در پاکستان میکشیدند ولیکن نواز شریف بار دیگر نشان داد که با وجود همه اختلافها حمایت خود را از دولت برنمی دارد. شریف با ادای این جمله که با همه اختلافها قصد مبارزه و رویارویی با دولت را ندارد نشان داد که هدف از ائتلاف در پاکستان فراتر از باورهای ساده مردم بوده است.
خواه حتی اگر این اتفاق هم روزی روی دهد و شریف به همراه اعضای گروهش در مقابل حزب مردم هم بایستد در این میانه آصف زرداری و همتایان او فقط دو راه احتمالی پیش رو خواهند داشت. آنها یا باید انتخاباتی دیگر برگزار کنند و مردم را دوباره به پای صندوقهای رای بکشانند یا اینکه در حرکتی متفاوت از همیشه به فکر همسویی و مساعدت حزب مسلم لیگ پاکستان همان دوستداران پرویزمشرف باشند.
شاید احتمال وقوع هر دو گزینه چنان بعید و دور از ذهن بود که آنها تصمیم دارند فعلا با خالی نگه داشتن صندلیهای کابینه از سر مسامحه و همزیستی دوباره به همکاران شریف بربیایند. احتمال این گزینه بیش از هر انتخاب دیگری است. آصف زرداری که ریاست حزب مردم را از بینظیر بوتو همسر فقیدش به ارث برده است با تمامی توان سعی دارد از زمینه حمایت گسترده مردمی که برای او فراهم شده استفاده کند. از سوی دیگر نواز شریف که بیشترین شمار طرفداران او در پنجاب حضور دارند امیدوار است در فقدان بینظیر بوتو خود را بهعنوان رهبری با سابقه در پاکستان با گرایشهای ملی در میان مردم این کشور جای دهد.
سخت گیری بیمورد او نیز در مورد مسئله قاضیهای برکنار شده از همین موضوع نشأت میگیرد. آصف زرداری هم که طی ماههای اخیر با فقدان بوتو سعی دارد خود را در جایگاه قهرمان آزادی پاکستان معرفی کند بیش از هر فردی در کشور مرهون پرویز مشرف است چرا که اگر اعلام عفو عمومی مشرف نبود او تا الان هم نمیتوانست به پاکستان وارد شود. شریف که به شدت از ائتلاف زرداری با نیروهای نظامی حامی مشرف نگران است سعی دارد به اصلاح حزب مسلم لیگ نواز بپردازد.
این روزها در پاکستان صحبت دوباره از جدایی نیست. فقط پاکستان دوباره در تب وتاب اصلاحات برآمده است.
اکونومیست